مولوی و عرفان | مولوی , مولانا ,طرحواره درمانی برای شخصیت خودشیفته, تفسیر , شعر

طرحواره درمانی برای شخصیت خودشیفته
تفسیر روان ابیات مثنوی، غزلیات شمس، فیه ما فیه، سخنرانی اساتید عرفان

تبادل لینک هوشمند

برای تبادل لینک ابتدا ما را با عنوان مولوی و عرفان و آدرس molavipoet.com لینک نمایید سپس مشخصات لینک خود را در زیر نوشته. در صورت وجود لینک ما در سایت شما لینکتان پس از تایید در سایت ما قرار می‌گیرد.






کانال تلگرام صفحه اینستاگرام
تبلیغات
<-Text2->
نویسنده : ف. مرادبیک
تاریخ : شنبه 10 فروردين 1398
نظرات


بخش دوم

طرح واره های اصلی خودشیفتگی همانا محرومیت هیجانی و نقص هستند که جزیی از ذهنیت کودک تنها به شمار می روند. طرح واره استحقاق، جبران افراطی محرومیت هیجانی و نقص است. طرح واره استحقاق بخشی از ذهنیت خود بزرگ منش است. از آنجا که بیشتر بیماران دچار اختلال شخصیت خودشیفته نمی توانند عشق واقعی را تجربه کنند، احتمالا طرح واره های محرومیت هیجانی و نقص تا آخر عمر دست از سر آنها بر نمی دارند. آنها به درستی رفتارهایشان اطمینان کامل دارند و از همین روست که در مکتب محبت ( داد و ستد عشق واقعی)، نمره کمی می گیرند؛ مگر اینکه به درمان تن بدهند یا روابط سالم و بهبود بخشی را تجربه کنند.
برای جبران این طرح واره، بیماران دست به دامن استحقاق می شوند و به خودشان حق می دهند هر کاری بکنند. آنها از افراد نزدیک خود توقعات زیادی دارند، اما در مقابل، کار اندکی برای آنها انجام می دهند. از آنجا که در دوران کودکی شان با محرومیت های زیادی روبه رو شده اند، در حال حاضر بسیار پر توقعانه عمل می کنند تا مطمئن شوند که نیازهایشان برآورده می شود. 
به دلیل وجود همین طرح واره محرومیت هیجانی است که این بیماران در شدت سوء تفاهم ها و غفلت های دیگران، اغراق می کنند.
این بیماران دائم از اینکه دیگران درکشان نمی کنند و متوجه نیازهای آنها نیستند، شکایت می کنند.
طرح واره نقص نیز در ذهن افراد خودشیفته شکل گرفته است. بیشتر بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته، احساس نقص و بی ارزشی می کنند. به همین دلیل به دیگران اجازه نمی دهند که وارد روابط صمیمی با آنها شوند. 
بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته درباره صمیمیت دچار دوسوگرایی عاطفی هستند، آنها سالهاست که مشتاق روابط صمیمی هستند، اما به محض اینکه وارد روابط صمیمی می شوند احساس ناخوشایندی به آنها دست می دهد و محبت دیگران را پس می زنند ( می توان این پدیده را تنش بین طرح واره های محرومیت هیجانی و نقص ربط داد. احساس محرومیت، آنها را به سمت روابط صمیمی ترغیب می کند، اما احساس نقص یا بی ارزشی باعث می شود خودشان را از این روابط کنار بکشند).
آنها معتقدند که برملا شدن هرگونه عیب و نقصی باعث آبروریزی و در نهایت طرد می شود. هرگاه در رسیدن به معیارهای بلند پروازانه خود علنا ناکام شوند از حالت خودبزرگ منشی به حالت حقارت و در نهایت شرمساری می غلتند.
چنین شکست هایی اغلب به افسردگی یا سایر علایم اختلالات محور ا مثل اضطراب با اختلال روان تنی منجر می شود. 
علاوه بر این، چنین شکست هایی معمولا پافشاری آنها بر تلاش های بیشتر به منظور جبران افراطی می گردد.

اگرچه طرح واره های محرومیت هیجانی ، نقص / شرم و استحقاق، غالب ترین طرحواره های بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته هستند، اما با این حال طرح واره های دیگری نیز در ذهن آنها شکل گرفته است. طرحواره هایی مثل:
بی اعتمادی 

بدرفتاری 
انزوای اجتماعی 

بیگانگی 
شکست خود انضباطی 

خویشتن داری ناکافی 
اطاعت 

تأییدطلبی

پذیرش جویی 

معیارهای سرسختانه

انتقادگری افراطی


تنبيه


از آنجا که بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته از جبران افراطی و اجتناب به عنوان سبک های مقابله ای استفاده می کنند، عمدتا بیشتر اوقات از طرح واره هایشان آگاهی ندارند.

بخش سوم


ریشه های تحول

ما(جفری یانگ و همکاران ) به این نتیجه رسیدیم که اغلب محیط دوران کودکی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته چهار ویژگی دارد: 

۱. تنهایی و انزوا 
٢. محدودیت های ناکافی 
٣. سابقه بدرفتاری یا آلت دست واقع شدن
۴. پذیرش مشروط

تنهایی و انزوا :

بیشتر بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در دوران کودکی تنها بوده اند. آنها در دوران کودکی عمیقا احساس کرده اند که هیچکس دوستشان ندارد. بیشتر زندگی شان در احساس محرومیت هیجانی گذشته است. ممکن است مادران ( یا سایر نمادهای مراقبتی مهم زندگی )این بیماران توجه زیادی به آنها مبذول داشته اند، اما دوست داشتن یا صمیمیت جسمی را از کودکانشان دریغ کرده اند.
این بیماران در دوران کودکی نه تنها عشق خالصانه و دلبستگی عاطفی را از مادرشان دریافت نکرده اند، بلکه با همدلی و محبت مادر نیز روبه رو نشده اند. 
علاوه بر این بیشتر بیماران خودشیفته در جمع همسالان خود راهی نداشته اند یا با آنها تفاوت های زیادی داشته اند. چنین تجاربی در دوران کودکی بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته باعث شکل گیری طرح واره هایی مثل محرومیت هیجانی، نقص و انزوای اجتماعی در ذهنشان شده است. 
معمولا این بیماران از وجود چنین طرح واره هایی آگاه نیستند یا اگر هم آگاه باشند، این آگاهی بسیار اندک و ناکافی است.

محدودیت های ناکافی
بیشتر بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته در دوران کودکی با محدودیت های کافی و مناسب روبه رو نشده اند و معمولا به آنها خیلی خوش گذشته است.
با این حال از لحاظ عاطفی چندان به آنها خوش نگذشته است، بلکه به آنها اجازه داده شده است که هرگونه می خواهند رفتار کنند بدون اینکه به احساس های دیگران توجه کنند و از این لحاظ خیلی خوش به حال آنها شده است. 
شاید به آنها اجازه داده شده که با دیگران بدرفتاری کنند یا در صورت قشقرق راه انداختن به خواسته های خود برسند. ممکن است بر فعالیت های آنها مثل کارهای خانه یا مقررات منو رفت و آمد عمدتأ نظارتی نشده است. احساس بی همتایی "" جانشين عشق شده است: این احساسی بی همتایی در فرد خودشیفته در زمان کودکی اش بهترین دستاورد او بوده است. بزرگ شدن در چنین جو و فضایی باعث می شود طرح واره هایی مثل استحقاق و خویشتن داری / خودانضباطی ناکافی در ذهن افراد نقش ببندد.

سابقه بدرفتاری یا آلت دست واقع شدن

بیشتر بیماران خودشیفته در دوران کودکی معمولا از سوی یکی از والدینشان مورد بدرفتاری قرار گرفته اند یا به نحوی آلت دست واقع شده اند. 
به عنوان مثال یکی از والدین ممکن است از آنها سوء استفاده جنسی کرده است یا کودکان را وادار کرده نقش همسرش را بازی کنند یا آنها را ترغیب کرده که نیازهای وی به پیشرفت ، موفقیت منزلت و قدرشناسی را به طور جانشینی ارضاء کنند. 
بنابراین کودکان بسیاری از این والدین برای جبران افراطی طرح واره های والدینشان به کار گرفته شده اند: ارضاء نیازهای ناکامل والدین مثل رضایت مندی جنسی ، حمایت عاطفی (طرح واره محرومیت هیجانی) یا احساس بی کفایتی (طرح واره نقص) معمولا چنین حوادثی خارج از حوزه هشیاری کودک رخ می دهند. 
بیماران در ابتدای درمان می گویند: "دوران کودکی بی نظیری را طی کردم ؛ پدر و مادرم فوق العاده بودند.
آنها واقعا آگاه نیستند که در دوران کودکی، مشکلاتی را تجربه کرده اند. با این وجود، وقتی درمانگر دقیق تر به دوران کودکی این بیماران نگاه می کند پی می برد که والدین نیازهای کودکانشان را درک نکرده اند، اما کودکان به خوبی از پس ارضاء ناسالم والدین برآمده اند. 
اغلب درمانگران در کاوش زندگی گذشته این بیماران متوجه می شوند که خود والدین به اختلال شخصیت خودشیفته مبتلا بوده اند.
در دوران کودکی بیشتر این بیماران، موقعیت ضد و نقیضی را تجربه کرده اند. دیگران آنها را مورد توجه ، تحسین و تمجید قرار داده اند و همه این تجارب خوب باعث شده که اعتقاد پیدا کنند در دوران کودکی دوستشان داشته اند.
اما معمولا این بیماران محبت اصیل را دریافت نکرده اند؛ آنها در دوران کودکی در حسرت بوسه و نوازش والدین مانده اند. احساس های این کودکان به آنها انعکاس داده نشده است ، درک نشده اند و محبت اصیل را با چشم و گوش خود حس نکرده اند. بنابراین اگرچه از دیگران تأیید گرفته اند، اما عشق واقعی را تجربه نکرده اند: از آنها سوءاستفاده شده است زیرا در صورتی توجه دریافت می کرده اند که به معیارهای خاصی دست پیدا کرده باشند.
از چنین تاریخچه ای در دوران کودکی انتظار می رود که طرحواره هایی مثل بی اعتمادی / بدرفتاری و اطاعت را در ذهن کودک شکل بدهد.

بخش چهارم

پذیرش مشروط

بیشتر بیماران خودشیفته به جای تجربه عشق اصیل و بی دریغ در دوران کودکی به طور مشروط پذیرفته شده اند. به سختی می توان گفت که آیا والدین فرزند را دوست داشتند و آیا احساسات والدین واقعا عاشقانه بوده است. چنانچه یکی از بیماران گفت "بله پدرم مرا دوست داشت، ولی همانگونه که گرگی ، بره ای را دوست دارد ". در دوران کودکی این بیماران زمانی که به معیارهای بلند پروازانه دست پیدا می کرده اند احساس بی همتایی می کرده اند و اگر نمی توانسته اند به این معیارها دست یابند با غفلت یا ناارزنده سازی روبه رو می شده اند. 

چیزی که بر حالت تراژدی این تجربه می افزاید این است که این معیارها را والدین به کودکان تحمیل کرده اند.
والدین بر ظواهر امر خیلی تأکید کرده اند و این تأکید به تخریب خوشحالی و صمیمیت واقعی منجر شده است. کودک سخت در تلاش بوده که بی عیب و نقص جلوه کند تا با یک تیر دو نشان بزند:
(۱) دستیابی به احساس ارزشمندی ناشی از تأييد والدین و
(۲) گریز از انتقادگری و پرتوقعی والدین، این کودکان نتوانسته اند به احساس ارزشمندی ثابتی دست یابند و احساس ارزشمند بودنشان را به تأیید دیگران منوط كرده اند. وقتی دیگران تأییدش کنند برای لحظاتی احساس ارزشمندی می کند و اگر دیگران تأییدش نکنند، احساس ارزشمندی به باد فنا می رود و در دام بی ارزشی می افتند. بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته چنین تجاربی در دوران کودکی را پشت سر گذاشته اند و این تجارب، نهال طرح واره هایی مثل نقص، معیارهای سرسختانه و تأیید طلبی را در ذهن کاشته اند.
و ...

تاریخچه متداول دوران کودکی 
در برخی از بیماران مبتلا به اختلال شخصیت خودشیفته یکی از والدین آنان در دوران کودکی فداکاری زیادی در حق آنها روا داشته است، آن ها را نسبت به سایر بچه ها ترجیح داده است، آنها را نازپرورده بار آورده است و محدودیت های اندکی برای آنها قایل شده است. 
معمولا این نقش را مادر بر عهده داشته است، هرچند گاهی اوقات پدران نیز این کار را ادامه می داده اند. تعداد زیادی از بیماران خودشیفته چنین تجاربی داشته اند.
این مادران بچه هایشان را نازپرورده و لوس بار آورده اند. اما رفتارشان براساس نیازهای خودشان بوده نه نیازهای کودکان.
این مادران از کودکان برای ارضاء نیازهای خود مثل منزلت طلبی و توجه طلبی استفاده کرده اند.
این مادران فرزندان خود را ایده آل ساخته اند و برایشان انتظارات بلندپروازانه ای در نظر گرفته اند. برای دستیابی به خواسته هایشان می بایستی کودکانشان را دست بیندازند و کنترل کنند.
چنین مادرانی نتوانسته اند با احساسها و نیازهای کودکانشان همدلی کنند و به آنها صمیمیت جسمی نشان دهند (مگر در مواردی نادر برای بیکاری در حضور دیگران، کودک خود را در بغل گرفته اند یا زمانی که به او نیاز داشته اند). 
همچنین والد دیگر این بیماران ممکن است نقش مهمتری بازی کند. پدر اغلب این بیماران، نقش کاملا متفاوتی با با مادر داشته است. پدران این بیماران، منفعل سرد و بی عاطفه، طردکننده، انتقادگر،گیج بوده اند. بنابراین این بیماران در دوران کودکی اغلب پیامهای کاملا متناقضی از از والدین دریافت نموده اند .

 

طرحواره درمانی راهنمای کاربردی متخصصان بالینی نوشته جفری یانگ و همکاران , جلد ۲ ,

 


مطالب مرتبط با این پست
دیدگاه خود را با ما به اشتراک بگذارید


نام
آدرس ایمیل
وب سایت/بلاگ
:) :( ;) :D
;)) :X :? :P
:* =(( :O };-
:B /:) =DD :S
-) :-(( :-| :-))
نظر خصوصی

 کد را وارد نمایید:

آپلود عکس دلخواه:








با توجه به افزایش روز افزون منابع مجازی در مورد عرفان به ویژه درباره شاعر بزرگ ایرانی مولانا جلال الدین مشهور به مولوی و بیان مطالب غیر کارشناسی درشبکه های مجازی، برآن شدیم تا با استفاده از سخنان اساتید مطرح عرفان و مولوی شناسان با اطمینان از صحت مطالب و منابع چکیده ای از شرح حکایات مثنوی، فیه ومافیه، ابیات دیوان شمس و فایلهای سخنرانی در این خصوص و سایر عرفا را در اختیار علاقمندان قرار دهیم.
براي اطلاع از آپيدت شدن سایت در خبرنامه سایت عضو شويد تا جديدترين مطالب به ايميل شما ارسال شود